ماجرای تاخیر در خاکسپاری سمیعی گیلانی چه بود؟
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۱۳۳۷۸
آفتابنیوز :
پیکر احمد سمیعی گیلانی، مترجم، ویراستار و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بعد از تشییع در محل فرهنگستان به زادگاهش رشت منتقل شد و ششم فروردین در خانه ابدی خود آرام گرفت، اما محل تعیینشده برای خاکسپاری او گویا حاشیههایی را به وجود آورده بود.
سیدرضا اورنگ در روایتی از خاکسپاری احمد سمیعی گیلانی با عنوان «شان استاد احمد سمیعی در رشت حفظ نشد، چرا؟!» نوشته است: «"مراسم تشییع پیکر احمد سمیعی گیلانی در تالار مرکزی رشت برگزار شد، اما هنور دفن نشده است".
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا باید چنین اتفاقی در شهر فرهنگی رشت بیفتد؟ مگر هماهنگیهای لازم صورت نگرفته بود؟ بهانهای نیز وجود ندارد تا بگویند به خاطر کمبود وقت چنین اتفاق نادرست و دور از شانی افتاده است.
همان چند روز پیش که زندهیاد استاد احمد سمیعی گیلانی به دیار باقی شتافت، خبر آمد که مراسم تشییع و تدفین این استاد کمنظیر در شهر زادگاهش انجام خواهد شد.
بررسیها نشان میدهد، اداره کل فرهنگ و ارشاد گیلان قصد داشت پیکر استاد ارزشمند گیلان و ایران را در موقعیتی نامناسب، در انتهای پارکینگ تالار مرکزی دفن کند که با مخالفت خانواده ایشان روبهرو شد.
باید دید کدام مسوولی به ذهن و تخیلش این فکر خطور کرده که پیکر این فخر گیلان در چنین جای نامناسبی دفن شود؟ جایی که اموات عادی را نیز نمیتوان در چنین مکانی به خاک سپرد!
هر فردی فوت میکند، اول به وصیتنامهاش مینگرند تا ببینند متوفا کدام محل را برای دفن پیکر خویش انتخاب کرده تا به آن عمل کنند. اگر خانواده در توانشان باشد به وصیت عمل کند، چنین خواهد کرد. اگر مقدور نبود با همفکری مکانی مناسب را در نظر میگیرند؛ بنابراین باید از مسوولان فرهنگی و غیرفرهنگی گیلان سوال کرد با خانواده استاد سمیعی مشورت کردهاند که پیکر ایشان باید در کجا دفن شود؟
مطمئنا اگر مشورت کرده بودند چنین اتفاق ناجور و دور از شانی رخ نمیداد. مسلم است وقتی خانواده محترم استاد از محل دفن وی در چنین مکانی باخبر شوند با آن مخالفت کنند.
زندهیاد استاد احمد سمیعی از مفاخر ایران و گیلان است، باید شان او حفظ شود، اما نشد، چرا؟ مسوولان باید پاسخگوی بیاحترامی خود به مقام فخر گیلان و خانوادهاش باشند.
خودداری از دفن اموات، نه تنها معصیت است، بلکه کاری دور از شان محسوب میشود که تاکنون کمتر اتفاق افتاده است.
انتظار این بود مقامات گیلان و مردم این سرزمین، به خصوص شهر رشت، بیشتر قدر مقام استاد و مفخر خویش را بدانند. انتظار دور از ذهنی نیز نبود و نیست، چون گیلانیان همیشه به مفاخر خود افتخار کرده و به آنان احترام گذاشتهاند.
استاد دوست داشت روی دست مردم موطن خود تشییع شده و در گوشهای از زادگاه خویش دفن شود که زیارتگاه اهل فرهنگ و ادب و مردم خود باشد.
مطمئنا اگر قرار بود پیکر این استاد در تهران تشییع و دفن شود، مراسمی شایستهتر گرفته شده و در مکانی که در شان مقامش باشد دفن میشد.ای کاش خانوادهاش چنین میکردند.
گوشه و کنار رشت تندیسهای بزرگ و کوچکی از مفاخر این شهر نصب شده که نشان از علاقه مردم به این بزرگان دارد. حالا چه اتفاقی افتاده که چنین رفتار دور از شانی با استادی مسلم و شهره بازاری، چون احمد سمیعی صورت گرفته است؟
این ماجرایی است که به سادگی نمیتوان از آن گذشت. باید این مهم پیگیری شده و مقصران را توبیخ کرد تا از این به بعد بدانند رفتارشان با بزرگان ایران زمین باید چگونه باشد.
آنچه بیش از این اتفاق دل مرا به درد آورد، حضور اندک مردم رشت در مراسم تشییع استاد احمد سمیعی بود. انتظار این بود تا تشییع جنازه باشکوهی از پیکر این استاد صورت بگیرد، چون مانند او دیگر خلق نخواهد شد.
اهالی فرهنگدوست رشت را میشناسم و همیشه به آنان احترام گذاشته و میگذارم، اما نتوانستم درد دلم را بر زبان نیاورده و ننویسم.».
اما جعفر شجاع کیهانی، عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و معاون گروه ادبیات معاصر فرهنگستان درباره این موضوع گفت: جایی که ابتدا دفتر ارشاد اسلامی استان گیلان تعیین کرده بود، جای درست و شایستهای نبود و محل را کمی تغییر دادند؛ جایی که ابتدا در نظر گرفته بودند، کنج دیوار بود و الان از کنج دیوار به وسط باغ آوردند تا مرکزیتی نسبت به محل تعیینشده داشته باشد و در اطراف مزار استاد، چمن و گل باشد.
او با بیان این که این امر موجب تأخیر در خاکسپاری استاد سمیعی گیلانی شد، گفت: هرکس زاویه دیدی دارد و ما اینطور میدیدیم که استاد میخواهد در فضا تفرج کند و بماند تا جای بهتری برای ایشان فراهم شود. شأن استاد به قدری بالا بوده و هست که هر گونه شائبهای را پس میزند.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: احمد سمیعی گیلانی احمد سمیعی گیلانی استاد احمد سمیعی دور از شان دفن شود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۱۳۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم
احمد ابوالقاسمی، قاری قرآن و داور برنامه «محفل» در برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق در پاسخ به سوال امیر عضد درباره خواننده مورد علاقهاش گفت: من شجریان را خیلی میپسندم. چون او یک استثناست. ولی، چون آقای علیرضا قربانی فامیلم است، صدای آقای قربانی هم دوست دارم. او پسر داییام است.
این قاری قرآن در پاسخ به واکنش تعجببرانگیز عضد گفت: به من نمیآید پسر داییام خواننده باشد؟ البته خوانندگی به صدا ربطی ندارد، به هوش موسیقایی ربط دارد.
ابوالقاسمی در پاسخ به این سوال که خاطرهای از معجزات قرآن در زندگی دارید؟ گفت: ترکش زمان جنگ خیلی به من خدمت کرد. من در سال ۱۳۷۰ در مسابقات قرآن جانبازان شرکت کردم و رتبه اول شدم. از همان طریق در مسابقات کشوری شرکت کردم و بعد به مالزی رفتم. خلاصه مسیر ورودم به مسابقات جهانی را ترکش برایم باز کرد. در مدینه بودم، که آقای محمد عباسی یکی از قاریان قرآن گفت که مسجدالنبی برویم و چند رکعت نماز بخوانیم، تا حالمان خوب شود.
داور برنامه «محفل» تعریف کرد که آن زمان آقای عباسی گفت که به من حس روضه دست داده است. بلد هستی روضه بخوانی؟ من هم درِ گوش ایشان شروع به خواندن کردم. او گریه کرد و گفت که انشاءالله مزد روضهات را حضرت زهرا (س) بدهد. گفتم یا فاطمه زهرا (س) یکی از آرزوهایم این است که امسال در مسابقات قرآنِ مالزی اول شوم.
این قاری قرآن ادامه داد: ما در استان تهران در مسابقات قرآن اوت شدیم. منی که میخواستم در مسابقات جهانی اول شوم، یک آیهای در تهران به من افتاد، که بلند بود و بخاطر ترکش در سینهام نمیتوانستم بخوانم. به همین دلیل، کوتاه کوتاه خواندم و ۷ نمره از دست دادم. از آنجایی که در مسابقات قرآن جانبازان اول شده بودم، گفتند نباید در مسابقات استانی شرکت میکردی و باید مستقیم به مسابقات کشوری میرفتی. در مسابقات کشوری شرکت کردم و موانع پیشرویم زیاد بود، که قابل گفتن نیست. آنها میخواستند به ناحق فرد دیگری را جای من بفرستند.
وی در پاسخ به سوال عضد که در مسابقات قرآن هم پارتیبازی هست؟ توضیح داد: بله، تا دلتان بخواهد. البته الان پارتیبازی کم شده است. اما آن زمان بیخودی میخواستند فرد دیگری را جای من بفرستند، که بین دو نفر دعوا شد و از لجِ همدیگر مرا به مسابقات مالزی فرستادند. البته حضرت زهرا (س) دعای مرا پذیرفته بود، که فیل هم نمیتوانست دعای مرا تغییر دهد، چه برسد به آن دو نفر. یک ماه قبل از رفتنم یکی از اساتید به من گفت حاج احمد شما از آیه ۲۳ سوره اسراء به اندازه ۱۲ دقیقه طبق استاندارد مسابقات جهانی تلاوت کن.
داور برنامه «محفل» ادامه داد: من هم آیات را آهنگسازی کردم. وقتی مالزی رفتم، خطاب به حضرت زهرا (س) گفتم، یا حضرت زهرا یک آیه خوش دست برایم انتخاب کن. از بین شش هزار و خوردهای آیات قرآن، آیه ۲۳ سوره اسراء به من افتاد؛ آیهای که حدود یک ماه قبل خودم برای خواندنش آماده کرده بودم. آیا این معجزه نیست؟
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیابوالقاسمی در پاسخ به این سوال که قاریان قرآن باید تغذیهشان ملاحظات داشته باشند؟ گفت: حتماً. امثال چای، قهوه و آب یخ را نباید بخورند. آرزویم خوردن یخ در بهشت است، که نمیتوانم بخورم. دو سه بار یخ در بهشت خوردم، اما تا دو سه ماه اثرش روی صدایم بود. غذاهایی هم که منجر به رفلاکس معده میشود، نباید خورد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون